English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
long game U بازی با لزوم ضربههای طولانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
long iron U چوبهای شماره 1 و 2 و 3برای ضربههای طولانی
outstay U بیش از حد لزوم ماندن اقامت طولانی کردن
danzuki U ضربههای پی در پی
combination U ضربههای پی در پی
renzoku U ضربههای پی در پی
thudded U ضربههای متوالی
thuds U ضربههای متوالی
thud U ضربههای متوالی
swing from one's heels U ضربههای قدرتی
thudding U ضربههای متوالی
equalizing pulses U ضربههای ششگانه
dwieo chagi U ضربههای پرشی پا
pitapat U با ضربههای تند و متوالی
synchronizing pulses U ضربههای همزمان سازی
go dan kumite U مبارزه با ضربههای 5 تایی
short game U ضرورت کنترل ضربههای کوتاه
drive volley U ضربههای پی درپی کوتاه ومستقیم
stroke play U مسابقه گلف با محاسبه مجموع ضربههای یک بازیگر
short iron U چوبهای شماره 7 و 8 و 9گلف برای ضربههای کوتاه
fibre U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fiber U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
extension U طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
extensions U طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
shinny U بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
needed U لزوم
needfulness U لزوم
exigencies U لزوم
necessity U لزوم
occasioned U لزوم
needing U لزوم
irrevocability U لزوم
exigency U لزوم
occasions U لزوم
need U لزوم
occasion U لزوم
requisteness U لزوم
requisiteness U لزوم
occasioning U لزوم
needlessness U عدم لزوم
supplying U موجودی لزوم
supplied U موجودی لزوم
on occasion U هنگام لزوم
inherency U لزوم ذاتی
unnecessary U بیش از حد لزوم
incumbency U وفیفه لزوم
supply U موجودی لزوم
inherence U لزوم ذاتی
too U بیش از حد لزوم
if necessary U در صورت لزوم
unnecessarily U بیش از حد لزوم
inhesion U لزوم ذاتی
needs U بر حسب لزوم
inherence or rency U لزوم ذاتی
harlequinade U بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame U مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
misplay U بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
gamesmanship U مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat U بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
game U وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
supererogatory U زائد بیش از حد لزوم
overdoses U داروی بیش از حد لزوم
overcompensation U جبران بیش از حد لزوم
overdose U داروی بیش از حد لزوم
to become a necessity U لزوم پیدا کردن
underexpose U کمتر از حد لزوم در معرض
kiss in the ring U بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
dib U ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
to make a trick U با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
shinney U بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
fire fight U ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
inning U گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
overstuff U بیش ازحد لزوم انباشتن
one two U ضربههای چپ و راست ضربه چپ با هوک راست
hypertrophy U بزرگ شدن عضوی بیش از حد لزوم
ceremonialism U اعتقاد به لزوم رعایت کامل تشریفات
fat U ضربه با سر چوب گلف پایین تر از حد لزوم
factionalism U اعتقاد به لزوم وجود احزاب سیاسی
fattest U ضربه با سر چوب گلف پایین تر از حد لزوم
fatter U ضربه با سر چوب گلف پایین تر از حد لزوم
fats U ضربه با سر چوب گلف پایین تر از حد لزوم
harlepuinade U نمایش لال بازی ودلقک بازی
charlatanic U امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
crampet game U بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
excess stock U ذخایر اضافی ذخیره کردن بیش از حد لزوم
tyrannicide U اعتقاد به لزوم قتل و ترور زمامداران ستمگر
referee in case of need U داوری که در صورت لزوم می توان به او مراجعه کرد
shorter U طولانی نه
prolonging U طولانی
longsome U طولانی
longer U طولانی
shortest U طولانی نه
prolong U طولانی
prolix U طولانی
longs U طولانی
prolongs U طولانی
short U طولانی نه
great U طولانی
of long standing U طولانی
long- U طولانی
great- U طولانی
greatest U طولانی
protracted U طولانی
long U طولانی
agelong U طولانی
longed U طولانی
longest U طولانی
dynamically U حرف کامپیوتری یا متن ویدیویی که در صورت لزوم تغییر میکند
dynamic U حرف کامپیوتری یا متن ویدیویی که در صورت لزوم تغییر میکند
prolong U طولانی کردن
longed U طولانی طویل
longest U طولانی طویل
extends U طولانی تر کردن
hold over <idiom> U طولانی نگهداشتن
extend U طولانی تر کردن
long U طولانی طویل
long- U طولانی طویل
extending U طولانی تر کردن
prolonging U طولانی کردن
long play U صفحه طولانی
blue moon U مدت طولانی
longer U طولانی طویل
telephoning U در یک مسافت طولانی
periphrastically U بطور طولانی
telephones U در یک مسافت طولانی
telephoned U در یک مسافت طولانی
telephone U در یک مسافت طولانی
elongation U طولانی کردن
as long as U بمدت طولانی
longs U طولانی طویل
gangling U طولانی و دراز
prolongs U طولانی کردن
Bureaucracy . Red tape . U کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
defense emergency U مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
constitutionalism U اعتقاد به حقانیت حکومت مشروطه اعنقاد به لزوم حاکمیت قانون اساسی
gabfest U محاوره طولانی و مفصل
degressive burning U سوختن طولانی خرج
slots U سوراخ طولانی و باریک
strip U ماده طولانی نازک
symphonies U قطعه طولانی موسیقی
symphony U قطعه طولانی موسیقی
scroll U نوشته یافهرست طولانی
scrolls U نوشته یافهرست طولانی
long recoil U عقب نشینی طولانی
heatwaves U هوای گرم طولانی
slot U سوراخ طولانی و باریک
heatwave U هوای گرم طولانی
marathon U جلسه گروهی طولانی
marathons U جلسه گروهی طولانی
long-drawn-out U بیش از اندازهی طولانی
livelong U طولانی وخسته کننده
prolongation U طولانی کردن تطویل
lengthen U طولانی کردن کشیدن
lengthened U طولانی کردن کشیدن
lengthening U طولانی کردن کشیدن
lengthens U طولانی کردن کشیدن
prolegomenous U دارای مقدمه طولانی
long thrust U تک نفوذی طولانی یادوردست
protracted war U استراتژی نبرد طولانی
long tail liability U تعهد طولانی مدت
slotting U سوراخ طولانی و باریک
We have a long journey before us . U مسافرت طولانی در پیش داریم
trenches U استحکامات خندقی شیار طولانی
trench U استحکامات خندقی شیار طولانی
T link U اتصال سریع و طولانی داده
macrobiotics U دانش طولانی کردن عمر
streams U جریان طولانی داده سری
streamed U جریان طولانی داده سری
stream U جریان طولانی داده سری
To live a long life . U عمر طولانی (زیاد ) کردن
swiping U حرکت جاروبی جرعه طولانی
swiped U حرکت جاروبی جرعه طولانی
swipe U حرکت جاروبی جرعه طولانی
long-distance U با شعاع عمل زیاد طولانی
long distance U با شعاع عمل زیاد طولانی
go long U تلاش درپاس طولانی بجلو
prolongate U طولانی کردن امتداد دادن
swigs U جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
swigging U جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
swigged U جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
swig U جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
prolonger U تاخیر دهنده طولانی کننده
vending machine U ماشین خود کاری که باانداختن پول در سوراخ ان جنس مورد لزوم از ان خارج میشود
vending machines U ماشین خود کاری که باانداختن پول در سوراخ ان جنس مورد لزوم از ان خارج میشود
control rocket U راکت کوچکی که در صورت لزوم روشن شده و وضعیت یا سرعت فضاپیما را تصحیح میکند
The outcome of the long struggle . U نتیجه این مبا رزه طولانی
to give a long recital of something U دادن یک شرح مفصل و طولانی از چیزی
grand touring car U نوعی اتومبیل مسابقه مسافتهای طولانی
dromos U [راهروی باریک و طولانی به گذرگاه کندویی]
stall U حفظ گوی برای مدت طولانی
stalling U حفظ گوی برای مدت طولانی
intervener U در CL علت وروددعوی ثالث ممکن است نفع شخصی یا لزوم حفظ منافع جامعه باشد
expandsionism U اعتقاد به لزوم بسط اراضی کشور از طریق اعمال قدرت نظامی یااقتصادی یا هر وسیله دیگر
storage U ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
phoning U تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
point race U مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
extensions U طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
archive U ذخیره سازی داده برای مدت طولانی
phones U تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
extension U طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com